پروپوزال تاثیر میانجی قابلیت بازاریابی و فلسفه پاداش در رابطه بین گرایش کارافرینانه و عملکرد شرکت

این پروپوزال در مورد تاثیر میانجی قابلیت بازاریابی و فلسفه پاداش در رابطه بین گرایش کارافرینانه و عملکرد شرکت می‌ باشد. پروپوزال کامل و آماده ، نگارش حرفه ای براساس اصول پروپوزال نویسی ، منبع نویسی داخل متن و پاورقی

بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی: (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبه های مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و بیان اهداف کلی تحقیق)

صنایع کوچک و متوسط بنیان اقتصادی و صنعت هر کشور را تشکیل می دهند. در اکثر کشورهای جهان، توسعه صنایع کوچک و متوسط جزءسیاست های اصلی و اولویت دار دولت ها به شمار می رود و رویکرد ویژه ای به منظور حمایت از ایجاد، رشد و بقای اینگونه واحدها اتخاذ می شود.

عملکرد موفق این صنایع در کشورهای صنعتی و پیشرفته یکی از عوامل مهم رشد اقتصادی و بهبود تولید ناخالص ملی آنهاست. (شمسی و لطفی زاده،1393). اما با وجود تاکیدات بسیار در مورد اهمیت این دسته از صنایع، بحث و بررسی عملکرد این شرکت ها خود چالشی مهم برای محققان است و از اینرو یکی از مباحث مورد نظر محققان بررسی متغیرهای تاثیر گذار بر عملکرد آنهاست. در این میان یکی از عوامل مهم که مورد بررسی قرار گرفته، بررسی مفهوم گرایش کارآفرینانه و تاثیر آن بر عملکرد است.

شواهد پژوهشی اخیر نشان می دهد که گرایش کارآفرینانه باعث بهبود عملکرد کسب و کار می شود (فاکس ،2005). اما با این وجود در مورد ارتباط دقیق گرایش کارآفرینانه و ابعاد آن در تببین عملکرد سازمانی علی الخصوص شرکت های کوچک و متوسط ( SMEs) چالش های فراوانی در تحقیقات دیده می شود جرا که گروهی از محققان صحبت از تاثیر برخی از متغیرهای میانجی در این رابطه را می دهند.

به گونه ای که برخی محققان حتی از عدم ارتباط یا رابطه منفی این دو متغیر به علت دلایلی همچون چرخه تجاری شرکت (آندرسن ،2010)، برخی دیگر از وجود رابطه غیر خطی (کریزر و همکاران ،2013) خبر می دهند و لذا بایستی عنوان کرد که به زعم اکثر محققان تصور رابطه ساده و خطی بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد تصوری ساده انگارانه و گمراه کننده است و بایستی در این خصوص به دنبال بررسی نقش متغیرهای میانجی برای فهم بهتر این رابطه پیچیده بود (کرشی و کراتزر ،2012). در این خصوص لامپکین و دس (1996) عنوان می دارند که نقش میانجی گرانه ی متغیرهای داخلی سازمان در تبیین رابطه ی بیان شده نادیده گرفته شده است.

لذا در تحقیق حاضر رابطه گرایش های کارآفرینانه و عملکرد شرکت با عنایت به دو متغیر میانجی مورد نظر محقق است که شامل فلسفه پاداش و قابلیت بازاریابی است. اینکه چرا فلسفه پاداش می تواند در رابطه بین گرایش کارافرینانه و عملکرد نقش میانجی ایفا نماید را می توان به این دلیل دانست که شرکت هایی با گرایش کارآفرینانه بالاتر تمایل بیشتری به ریسک پذیری و ارتقای سطح نوآوری اشان دارند که نتیجتا باعث پاداش بیشتر می شود. (فیلزر و همکاران ،2014).

از طرف دیگر تحقیقات متعددی از وجود رابطه مثبت بین قابلیت بازاریابی و عملکرد خبر می دهند(همچون بلسا و ریپورلس (2007)) این تحقیقات در مورد چرایی آن بیان می دارند که شرکت های جهت همراستا شدن با محیط بازار و استفاده از استراتژی بازاریابی و تمایز محصول –بازار از توانمندی های خود در قالب قابلت های بازاریابی استفاده می کنند که این مهم تاثیر مهم و مثبتی بر عملکرد آتی شرکت خواهد گذاشت.

لذا در یک کلام می توان عنوان نمود که تحقیق حاضر به دبنال پاسخگویی به این سوال است که تاثیر گرایش های کارآفرینانه برعملکرد شرکت از طریق متغیرهای میانجی قابلیت بازاریابی و فلسفه پاداش در شرکت های کوچک و متوسط صنایع غذایی و آشامیدنی استان فارس چیست؟

این پروپوزال مرتبط با پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت صنعتی گرایش تولید و نوشته شده در سال 1395 و مبتنی بر  مقاله بیس سال 2015 است.