مصرف زیاد عدس سرطانزا است

مصرف زیاد عدس سرطانزا است

کسى که عدس مى‏ خورد خوابهاى پریشان بیند. پوست عدس بسیار قبض است. عموما عدس بسیار بادزاست، خون را پرمایه گرداند و در رگها روان نیست(خون را غلیظ میکند). و هم از این سبب است که بول و حیض را کاهش دهد. از عدس خلط سودایى خیزد و بیماریهاى سودایى(افسردگی , گریه زیاد, لکه های پوستی و… ) پدید آید. شاید آب‏جو (کشک الشعیر) ضد عدس باشد. و اگر عدس و آب‏جو را باهم بخورند و خلط هر دو گرد آیند بهترین غذا به بدن مى‏ دهند. اما باید آب‏جو کمتر از مقدار عدس باشد. آش سلق و عدس هم بسیار خوب است زیرا ضد همند و در گرمى و سردى معتدل. و اگر با سلق و عدس، جو و پونه باشد چه بهتر.
بدترین آش عدس آن است که با نمک ‏سود باشد. باید در پختن عدس دقت کرد که دو من عدس را با هفت من آب بجوشانند تا بسیار خوب بپزد.

عدسورم: عدس را با سرکه پزند و ضماد کنند علاج خنازیر و آماسهاى سفت است. عدس با اینکه بازدارنده است اما ریم و چرک را جمع مى‏ کند.
زیاد خوردن عدس سبب سرطان و ورمهاى سفت (سفیروس) نام مى‏ شود.
زخم و قرحه: عدس را با سرکه بپزند قرحه گود را از گوشت پر کند. قرحه پلید را برکند و چرک از آن برچیند. اگر دمل (قرحه) بسیار بزرگ باشد عدس در سرکه پخته را با قبض‏تر از عدس از قبیل پوست انار و غیره بر قرحه نهند. و اگر با آب دریا مخلوط کنند علاج خوره و باد سرخ و مورچگى و ترکهاى ناشى از سرما مى‏باشد.
براى اعصاب خوب نیست.
عدس و قاوت را ضماد کنند و بر نقرس نهند مفید است.
زیاد خوردن عدس جذام آورد.
چشم: چون بسیار خشکى دارد کسى که زیاد عدس بخورد به تیرگى چشم گرفتار آید.
از عدس و شاه افسر و روغن گل و به ضماد سازند و بر چشم گذارند آماس گرم چشم فرو نشیند.
سینه: عدس را در آب دریا بپزند و ضماد کنند آماس پستان که ناشى از جمع شدن خون یا شیر باشد از بین مى‏ رود.

اندامان غذا: دیرهضم است و با معده سازگار نیست، بادآور و گرانجان است. گویند سى دانه عدس پوست کنده را ببلعند سستى معده را از بین ببرد.
نباید با عدس شیرینى خورند وگرنه راه‏ بندان در کبد روى دهد. و یکى از حرفهاى مفت که مى ‏زنند گوئیا عدس داروى استسقا است و شاید از این گویند که خشکى دارد. اندامان راننده: عدس بدون پوست قبض است- عدس پوست ناکنده را در آب بپزند و آب اولى را بریزند و باز بپزند قبض است.
اما آب اولى مسهل است. عدسى که آب‏پز اولش را دور مى ‏ریزند و باز مى‏پزند؟ اگر با پوست باشد از پوست‏ کنده قبض‏تر است زیرا پوست عدس بسیار قبوضیت دارد و شکم را بکلى بند آرد- اگر عدس را با کاسنى و بارهنگ و خرفه و سلق سبز تیره که آن را سلق سیاه نامند- یا با گل سورى یا گیاهان قبض دیگر بسیار خوب بپزند بسیار قبض است. و اگر خوب نپزند شکم را روان سازد. عدس و شاه‏ افسر و به و روغن گل را ضماد کنند و بر ورم پیزى گذارند فرو نشیند. و اگر ورم زیاد بود عدس را با گیرنده ‏ترى ضماد کنند. عدس بیابانى که عدس تلخ است خون را بیرون آورد. عدس که خون را غلیظ گرداند سبب کاهش بول و حیض گردد. کسى که در جریان بولش آسیبى شک برد نباید عدس بخورد. اما عدس تلخه برعکس عدس خودمانى بول و حیض را سرازیر آرد و ریزش دهد. عدس تلخه را با سرکه بکار برند

نتیجه گیری: مصرف عدس با توجه به باورهای عامیانه که خونساز است اما در اصل مولد خون سودایی و غلیظ بوده که خلط سودا باعث به وجود امدن بیماری های زیادی در بدن می شود به همین دلیل مصرف نکردن آن توصیه می شود
برگرفته از قانون (ترجمه شرفکندى)، ج‏۲، ص: ۲۶۹



مطالب مرتبط